دیروز لری پیج، مدیر عامل گوگل، جسورانه ترین پروژه شرکتش را اعلام کرد: شرکتی نوپا به نام کالیکو که به هدف کشف راهکارهایی برای جلوگیری از پیر شدن و بیماری های مرتبط با آن تشکیل خواهد شد، یا به قول مجله تایم «کالیکو امیدوار است درمانی برای مرگ پیدا کند»
پیج مدت هاست دنبال فنا ناپذیری به این در و آن در می زند وَ به همین خاطر از طرفداران Ray Kurzweil است. ایشان و ماجرای قرص های مکمل و پیش بینی هایشان را که به خاطر دارید؟ او جزو کسانی است که سبب شهرت مفهوم «سینگولاریتی» شده است. سینگولاریتی یک نقطه اوج نظری ست و به زمانی اشاره دارد که فناوری آنقدر پیشرفت می کند که علم بشر لحظه به لحظه افزایش می یابد.
گوگل در سال ۲۰۰۸ به جمع شرکت های حامی دانشگاه سینگولاریتی که کورزویل یکی از بنیان گذاران آن است پیوست. بنابر گزارشی از نیویورک تایمز، لری پیج و شرکت گوگل بیش از ۲۵۰ هزار دلار به این دانشگاه کمک کرده اند. همچنین چندین نفر از کارمندان گوگل بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار از جیب خود داده اند. البته سرانجام گوگل آقای کورزویل را در آذر ماه سال پیش به استخدام خود در آورد.
لری پیج برنامه دارد تا سینگولاریتی را با محوریت مقابله با مرگ پی بگیرد. در نشستی که سال پیش درباره مفهوم سینگولاریتی برگزار شد یکی از سخنرانان گفت: «موضوعی وجود دارد که همیشه مرا عصبانی می کند؛ هر روز ۱۵۰،۰۰۰ مرگ را به چشم می بینیم ولی آن را نادیده می گیریم» او که از ۱۸ سالگی زندگی خود را وقف جلوگیری از پیر شدن کرده در ادامه گفت: «اگر موفق شویم، بدترین پارادایم زندگی بشر را عوض خواهیم کرد: اینکه از مرگ گریزی نیست»
البته به جز مسئله فنا ناپذیری دلیل عملی دیگری هم برای رغبت روز افزون گوگل به علوم حیات وجود دارد. مطالعه این علوم به شدت به علم ژنتیک وابسته است و علم ژنتیک در حال تبدیل شدن به مسئله ای در مورد قدرت رایانش و دستگاه های یادگیری ست.
می دانیم که در برابر این علم، سوالات لاینحل زیادی وجود دارد که مسئله انفجار جمعیت تنها یکی از آنهاست. تازه همه اینها منوط به این است که منابع مالی لازم برای تحقیقات گسترده در زمینه چگونگی مقابله با پیر شدن یا به عبارت دیگر جوان سازی یاخته های بدن تامین شود.
پیج می گوید: «یکی از چیزهایی که به نظرم شگفت آور است این است که اگر مشکل سرطان را حل کنی حدود سه سال به میانگین امید به زندگی مردم اضافه کرده ای» او که این حرف ها را در مصاحبه ای با مجله تایم می زد ادامه داد: «ما فکر می کنیم حل کردن مشکل سرطان در این سطح، کل دنیا را دگرگون می کند. اما وقتی واقعاً به عقب بر می گردی و به قضیه نگاه می کنی، می بینی که بله کلی مسائل رنج آور به جز سرطان وجود دارد و آنقدرها هم که فکرش را می کردی پیشرفت بزرگی نکرده ای»
شما فکر می کنید گوگل در نهایت پاسخی برای مرگ هم پیدا می کند؟
مایکروسافت بعد از اُتوکشی لوگوی قدیمی خود و درآوردن لوگویی جدید از دل آن حالا به جان بینگ افتاده و قصد دارد لوگوی موتور جستجویش را عوض کند.
پس از تغییر چهره یاهو و شایعات مشابه برای گوگل این سومین موتور جستجوی بزرگی ست که دست به بازطراحی لوگوی خود می زند. البته تیم بینگ تغییر قیافه را سر آغاز تغییرات بنیادی و اساسی تر قرار داده تا در مواجهه با رقبا از میدان به در نشود.
از جمله این تغییرات ارائه اطلاعات کاربردی در صفحه نتایج است شبیه کاری که مدتی پیش گوگل انجام داد. پاسخ به سوالات ساده ای مثل وضعیت آب و هوا، فاصله تا یک مقصد خاص و طلوع و غروب خورشید یکی از این تغییرات است که می تواند به کاربردی تر شدن جستجوگر کمک کند.
سرانجام به زمان عرضه نهایی آپدیت ویندوز 8.1 نزدیک می شویم. اگر در حال حاضر ویندوز 8 را بر روی کامپیوتر خود نصب داشته باشید، می توانید به صورت رایگان، آپدیت 8.1 را از فروشگاه ویندوز دریافت نمایید.
اما مایکروسافت به تازگی قیمت نسخه جدید ویندوز را برای کسانی که به تازگی می خواهند به این سیستم عامل روی بیاورند، اعلام کرده. طی این قیمت گذاری ویندوز 8.1، ۱۲۰ دلار قیمت خواهد داشت و ویندوز Pro 8.1 نیز با مبلغ ۲۰۰ دلار به فروش می رسد.
جالب اینکه مایکروسافت این آپدیت را در قالب یک نسخه کامل به فروش می رساند؛ بدین معنی که اگر تا پیش از این هیچ ویندوزی بر روی دستگاه شما نصب نباشد، با خرید مجموعه ۸.۱ می توانید این سیستم عامل را بر روی کامپیوتر خود نصب نمایید.
ویندوز ۸.۱ در تاریخ 24 مهر ماه در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت.
برای بیستمین سال متوالی بیل گیتس باز هم عنوان ثروتمندترین آمریکایی را در لیست Forbes 400 از آن خود کرد. فوربس لیست سالیانه اش را شب گذشته منتشر کرده است.
این طور که به نظر می رسد، علی رغم کارهای خیرخواهانه وی و وعده اش برای هزینه تمامی دارایی اش در این راه، وی همچنان ثروتمندتر می شود. و جالب اینجا است که مایکروسافت منبع اصلی این افزایش دارایی ها نیست!
بنابر گزارش فوربس, گیتس اکنون بیش از ۷۲ میلیارد دلار دارایی دارد که تنها یک پنجم آن, محصول کار مایکروسافت است. و البته این میزان افزایش مایکروسافتی را هم بیشتر مدیون بالمر است. زیرا پس از اعلام استعفای وی سهام مایکروسافت ۳۶ دلار افزایش قیمت داشت و هنوز هم ۳۲ دلار بالاتر از دوران قبل معامله می شود!
اما بخش اعظم این پول از دیگر شرکت هایی به دست آمده که وی در آنها سرمایه گذاری کرده است. شرکت سرمایه گذاری وی Cascade نام دارد و اکنون صاحب بخش بزرگی از سهام کارخانه تراکتورسازی Deere & Co، سهام راه آهن ملی کانادا و نوشابه کوکای مکزیکی Femsa است. وی نسبت به ابتدای ژانویه ۲۰۱۳، افزایش ثروت ۹.۸ میلیارد دلاری را تجربه کرده است.
وارن بافت ، مدیرعامل برکشایر هاتاوی هم با ثروت ۵۸.۵ میلیارد دلاری در رتبه دوم لیست فوربس ۲۰۱۳ ایستاده است. وی در سال گذشته صاحب ثروت ۴۶ میلیارد دلاری بود. وی توانسته طی یک سال ثروت خود را ۱۲.۵ میلیارد دلار افزایش دهد.
لری الیسون، موسس اوراکل هم با سرمایه ۴۱ میلیارد دلاری توانسه جایگاه خود را در گروه ۱۰ سرمایه دار برتر آمریکایی حفظ کند. البته ثروت وی نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است.
و در این میان مارک زاکربرگ ، موسس و مدیرعامل فیسبوک از برندگان بزرگ لیست بوده است. سهام وی در فیسبوک در ۲۰۱۳ بیش از ۹.۶ میلیارد دلار ثروت برای اش فراهم آورده و دوباره وی را به لیست ۲۰ ثروتمند برتر آمریکا برگرداند. وی سال گذشته این جایگاه را از دست داده بود.
اوایل این هفته، وبلاگ Ars Technica، در نسخه بتا کروم برای اندروید، متوجه لوگویی متفاوت از گوگل شد. همانطور که در تصویر بالا نیز مشاهده می کنید، در این لوگو گوشه های سه بعدی حذف شده اند و در مجموع ظاهری دو بعدی و Flat به این نماد بخشیده شده است.
در ابتدای کشف این موضوع، برخی مقامات داخلی گوگل ادعا کردند که این موضوع صحت ندارد و لوگوی ۲ بعدی تنها در شرایطی مورد استفاده قرار می گیرد که میدان دید کافی برای مشاهده لوگوی اصلی در برخی از صفحات وجود نداشته باشد. اما به تازگی برخی از کاربران در هنگام مراجعه به جستجوگر گوگل به طور اتفاقی با این لوگوی جدید مواجه شده اند.
لوگویی که برای اولین بار در نسخه بتای کروم برای اندروید دیده شده بود، بعد ها توسط گوگل حذف شد، اما اگر آدرس لوگوی فعلی را در سرور های گوگل تغییر دهیم می توانیم دوباره آن را مشاهده نماییم . با توجه به اینکه چندی پیش لوگوی یوتیوب نیز تغییر کرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود اگر گوگل بخواهد لوگوی اصلی خود را نیز تغییر دهد تا از این طریق زبان طراحی مشترکی را در بین سرویس هایش به وجود آورد.
بیایید با حقیقت روبرو شویم. استفاده از رمزهای عبور برای تصدیق هویت و ورود به حساب های کاربری، یک افتضاح بزرگ است و باید آن را جمع کرد. اتفاقی که اگر تا الآن رخ نداده، فقط به خاطر عدم معرفی جایگزین مناسب بوده.
رمزهای عبور فعلی برای امن بودن باید بلند و پیچیده باشند ولی با این حال مجبور هستیم هر دو سه ماه یکبار از ترس خطرات احتمالی، عوض شان کنیم تا امنیت حساب های مان بالا رود.
اپل با قرار دادن سنسور تاچ آی دی در داخل آیفون ۵ اس گامی خوب برداشت و طبق شنیده ها، محصولات آینده شرکت هایی نظیر سامسونگ، اچ تی سی و ال جی نیز دارای سنسور اثر انگشت خواهد شد. ولی به نظر می رسد گوگل راهکاری متفاوت را برای دنیای مجازی برگزیده.
طبق نوشته وال استریت ژورنال، گوگل در حال حاضر دارد ژتون های فیزیکی ساخت استارت آپ YubiKey را که با نام YubiKey Neo معرفی شده اند بررسی می کند. YubiKey Neo در حال حاضر برای دسترسی به حساب بانکی افراد مورد استفاده دارد. یعنی با وصل کردن آن به پورت USB، بدون وارد کردن هیچ کدی دسترسی به حساب میسر می شود.
مهم تر اینکه به لطف NFC می توان YubiKey Neo را با تلفن هوشمند و تبلت نیز به کار برد و به عنوان مثال، برای ورود به مثلا حساب جیمیل، تنها کافی است دستگاه خود را به YubiKey Neo تماس دهید و دیگر نیازی به رمز عبور و پین کد نیست.
یکی از مدیران امنیتی گوگل می گوید استفاده از YubiKey Neo در داخل شرکت باعث افزایش امنیت کارکنان گوگل شده و به راحتی می توان در طول روز از آن استفاده کرد. گوگل برنامه دارد که سال اینده ژتون های فیزیکی YubiKey Neo را به مصرف کنندگان عرضه کند و این می تواند گامی بسیار عالی برای محافظت از حساب تمام کاربران باشد.
YubiKey در حال حاضر محصول خود را که بی نیاز از باتری است، تنها چند گرم وزن دارد و تقریبا نمی توان آن را نابود کرد، به قیمت ۵۰ دلار به فروش می رساند. ولی گوگل می تواند قیمت دستگاه را بسیار پایین بیاورد، درست مثل کاری که با محصولات سری نکسوس کرده.
آخرین باری که لپتاپ تان را تمیز کردید کی بود؟ اگر برای پاسخ به این سوال به فکر کردن زیادی نیاز دارید یا اصلاً از روز اول کاری به این کارها نداشته اید و از لپتاپ بیچاره یک سره کار می کشید حتماً این مطلب را تا آخر بخوانید.
حتی اگر لپتاپ خود را مثل یک دسکتاپ روی میز گذاشته اید و جا به جا نمی کنید باز هم گرد و غبار در منافذ دستگاه شما نفوذ می کند و می تواند قسمت ورودی هوای فن را مسدود نماید. این طوری فن مجبور شود با سرعت بیشتری کار کند که در نتیجه هم سر و صدای لپتاپ افزایش می یابد و هم زودتر گرم می شود.
گجت برای یک گیک مثل یک اسلحه برای سرباز است و همیشه باید تمیز و آماده به کار باشد. برای اینکه یاد بگیرید چگونه دستی به سر و گوش لپتاپ تان بکشید باقی این آموزش را در ادامه مطلب پی بگیرید.
۱- دستگاه را خاموش کرده و از برق بکشید
قبل از هرکاری رعایت ایمنی لازم است؛ پس لپتاپ را کامل خاموش کنید و دوشاخه آن از پریز در آورید. اگر باتری لپتاپ جدا می شود حتماً این کار را بکنید تا خطر شوک الکتریکی و صدمه احتمالی به دستگاه کاهش یابد. در ضمن اگر چیزهای دیگری مثل هارد اکسترنال هم به درگاه های لپتاپ وصل هستند همه را جدا کنید.
اپل روز چهارشنبه از طریق سیستم ضد بد افزار داخلی سیستم عامل OS X، نسخه های 11.8.800.94 و به قبلِ نرم افزار فلش را به خاطر نگرانی های امنیتی غیر فعال کرد. این یعنی تنها آخرین نسخه فلش (11.8.800.168) امکان اجرا روی OS X های اسنو لئوپارد، لاین و مانتین لاین را دارد.
ضعف های امنیتی فلش های قدیمی به خرابکاران امکان می دهد تا با در دست گرفتن سیستم قربانی، کدهای مخرب روی آن اجرا کنند.
اگر نرم افزار فلش را روی دستگاه مک خود نصب دارید، با رفتن به System Preferences، انتخاب Flash Preference Pane و سپس کلیک روی تبِ Advances می توانید از نسخه فلش موجود روی سیستم خود مطلع شوید. برای دریافت آخرین به روز رسانی ها هم به وب سایت Adobe Flash Player مراجعه کنید.
می دانید که گوگل در آزمایشگاه X خود در حال کار بر روی پروژه های بلندپروازانه (Moonshot Projects) است. یکی از آنها خودروی بی نیاز از راننده است، دیگری گوگل گلس، و همین اواخر هم پروژه لون را داشتیم که در آن بالون های اینترنتی به پرواز در می آیند. اما مردان ایکس، در سفر به ماه بعدی شان قرار است چه چیزی سوغات بیاورند؟
تعریف پروژه های بلندپروازانه از نظر گوگل چیزی شبیه این است: «دستاوردهایی که شاید بسیار دور از ذهن باشند ولی ارزش دنبال کردن و صرف منابع را دارند زیرا وقتی به نتیجه برسند، دنیا را تغییر می دهند.»
حال هفته نامه معتبر آلمانی دِر اشپیگل در یکی از مطالب خود به این نکته اشاره کرده که تیم ترجمه گوگل نیز مثل دیگر بخش های شرکت، جاه طلبی های بزرگی دارند تا در آینده مرزهای زبانی را از سر راه مردم تمام دنیا بردارند؛ و قرار است این کار را با توسعه یک سرویس ترجمه جهانی با قابلیت صوتی، عملی کنند.
فرانز جوزف اوخ که رهبر دپارتمان ترجمه گوگل است به دِر اشپیگل گفته که ترجمه گر صوتی کنونی بسیار کند و کهنه است ولی در عین حال به برنامه های توسعه سرویس ترجمه متن گوگل و پیشرفت های آن در چند سال اخیر اشاره می کند که قرار است نتایج آنها در اپلیکیشن آن نیز ظهور بیشتری یابد.
چیزی که رویکرد گوگل را جالب کرده این است که در تیم ترجمه، هیچ متخصص زبان شناسی وجود ندارد بلکه در عوض سیستم ترجمه طوری طراحی شده تا با تجربه بیشتر، بهتر شود. از آنجایی که تخصص اصلی گوگل در جمع آوری، طبقه بندی و تحلیل داده ها است الگوریتم های ترجمه برای فهم قواعد گرامری طراحی نشده اند، بلکه با جستجو در میان دنیای در هم و بر هم واژگان و جمع آوری داده ها در طول مسیر، سرویس را بهبود می بخشند.
به دلیل استفاده از همین روش است که با وجود پیشرفت های زیاد سرویس ترجمه گوگل در سال های اخیر، هنوز هم جملات بی معنی از آن دریافت می کنیم ولی با توجه به اینکه استفاده کاربران این سرویس در سال جاری، به تنهایی ۲۰۰ میلیون برابر سال قبل شده، به نظر می رسد جمع آوری داده ها نیز به شدت بهبود یابد که این می تواند گوگل را در دستیابی به اهداف بلندوازانه اش چند گام به جلو ببرد.
تصورش را کرده اید که دنیا بدون مرزهای زبانی، چگونه خواهد بود؟
خدمات ابری از ذخیره سازی تا پردازش، روز به روز ترافیک بیشتری را در اینترنت به خود اختصاص می دهند و حتی در کشورهای در حال توسعه که بسترهای مناسب برای استفاده از چنین خدماتی وجود ندارد هم شاهد روی آوردن کاربران به آنها هستیم.
اما پیش از پذیرش هر تغییری نخست باید از زیر و بم آن آگاه شد و راهکارهای مواجهه با مشکلاتش را آموخت. به ادامه مطلب بروید تا با چهار نکته اساسی برای استفاده از فضاهای ابری آشنا شوید.
۱- پشتیبان گیری از داده ها
باتوجه به سرعت نامناسب اتصال اینترنت در کشور باید به صورت محدود و فقط هنگام ضرورت از فضای ابری استفاده کرد لذا قاعدتاً اطلاعات مهم در آن قرار می گیرد که این باعث ضروری شدن تهیه پشتیبان از داده ها می شود.
اولین قاعده پشتیبانیِ داده، تهیه بیش از یک نسخه از هر کدام داده ها است.
به عنوان قانون اول پشتیبانی داده، شما باید خود را ملزم به تهیه چند کپی از داده های تان کنید. قانون دوم این است که همواره بیش از یک نسخه از هر داده داشته باشید. تعجب نکنید اگر قرار بود ده قانون دیگر هم بر شمریم باز همین را تکرار می کردیم پشتیبان، پشتیبان. اگر چیزی برای تان مهم است به یکی و دو پشتیبان بسنده نکنید.
نه فقط باید به طور دوره ای پشتیبان ها را روزآمد کنید که هر بار باید از صحت‌شان هم مطمئن شوید. برداشت اشتباه نکنید، اینکه گفتیم چند کپی از هر داده داشته باشید بدین معنی نیست که همه کپی ها را در یک جا و در یک منبع ذخیره سازی نگه دارید، از منابع مختلف استفاده کنید.
خوبی داشتن پشتیبان این است که نه تنها وقت بروز فاجعه به داد شما می رسد بلکه می توانید از آن برای استفاده در جای دیگر هم بهره ببرید.
پشتیبان بگیرید، باز هم بگیرید، حالا امتحان کنید که سالم باشند.
۲- برای اتفاقات بد برنامه داشته باشید
به جز قطعی بودن مرگ یکی از چیزهایی که رخ دادن آن در زندگی حتمی ست از کار افتادن سرور وب است. طی وقایعی که تا کنون در سراسر عالم رخ داده (طبیعی یا غیر طبیعی) همیشه شاهد بوده ایم که سرورها -حتی بزرگ ترین آنها- از کار افتاده اند. اتفاقاتی که منجر به تاخیر یا لغو برنامه های شرکت های بزرگ شده موید این مدعاست.
اما در همین شرایط هم بعضی ها که آینده نگری بیشتری داشتند با مشکلات کمتری از خطر جستند؛ آنها سرورهای مختلفی در نقاط مختلف برای خود انتخاب کرده بودند. شما هم قبل از وقوع فاجعه علاجش کنید و بدانید چه داده ای را در فضای ابری قرار می دهید و همیشه یک در پشتی برای دسترسی به آن داده در نظر بگیرید.
۳- از بیش از یک فضای ابری استفاده کنید
خوشبختانه در سطح کاربر خانگی و اداری کوچک اکثر ارائه کنندگان فضاهای ابری خدمات رایگان عرضه می کنند و از بابت مسائل مالی مشکل زیادی وجود ندارد. پس همان طور که درباره ذخیره پشتیبان ها در منابع مختلف گفتیم سعی کنید داده های خود را روی چند ابر (!) قرار دهید که با از دست رفتن یکی، دسترسی به داده مد نظرتان از دست نرود.
۴- داده ها را رمزگذاری کنید
درست است که اخیراً بعضی فضاهای ابری مثل گوگل درایو به رمزگذاری داده های کاربرانشان روی آورده اند ولی گوش شما به این حرف ها بدهکار نباشد، خودتان قبل از بارگذاری هر داده ای آن را رمزگذاری کنید تا کمی آسوده خاطرتر باشید.
فارغ از بحث ها درباره نامناسب بودن سرعت اینترنت و قیمت بالای ترافیک آن، شما چقدر از ذخیره سازی ابری استفاده می کنید؟
به حریم شخصی خود اهمیت می دهید؟ آیا دنبال راهی برای خلاصی از نظارت خارج از کنترل و هرزنامه های روز افزون هستید؟ اگر چنین است حتماً از DuckDuckGo استقبال می کنید.
موتور جستجوی DuckDuckGo زاییده افکار یک آمریکایی به نام گابریل وینبرگ است
بدون شک بارها به هنگام جستجو در گوگل، آمازون، یوتیوب، فیسبوک، توییتر یا هر وب سایت بزرگ دیگری در دنیای وب، باکس کوچک و مرموزی! را زیر فیلد مربوط به آن مشاهده کرده اید، که در آن پس از وارد کردن هر حرف از متن مورد نظر، متناسب ترین عبارت های مرتبط با آن، به نمایش گذاشته می شود.
در ادامه مطلب با تاریخچه و نحوه شکل گیری “typeahead” یا “autocomplete” ، در گوگل آشنا خواهیم شد.
ایده Autocomplete برای اولین بار در دسامبر سال ۲۰۰۴ میلادی، توسط کوین گیبس، کارمند جوان و تازه وارد گوگل، مهندس سابق شرکت IBM و فارغ التحصیل از دانشگاه استنفورد پیاده سازی و مطرح شد.
گیبس پس از پشت سر گذاشتن تحصیلات خود، چند سالی را در «آی بی ام» گذراند و بعد از آن در شرکت گوگل مشغول به کار شد. وی با اینکه کم تجربه بود، توانست در چند ماه ابتدای کار خود، برای اولین بار، سیستم autocomplete گوگل را پیاده سازی و معرفی کند.
این تکنولوژی بر اساس داده های آماری و محاسبات مربوط به حجم وسیعی از اطلاعات عمل می کند. اطلاعات به دست آمده از بررسی عبارت های جستجو شده توسط کاربران سراسر جهان و میزان تکرار آن ها در این سیستم مورد استفاده قرار می گیرند.
بدین ترتیب الگوریتم گوگل با استفاده از تنظیمات شخصی کاربران (personalization)، فیلترهای منطقه ای (location filters) و اطلاعات ثبت شده مربوط به جستجو های قبلی آن ها، نتایج مربوط به جستجوی اشخاص دیگری که دارای الگویی مشابه هستند را، به عنوان پیشنهاد در اختیار کاربران قرار می دهد.
در ابتدا گیبس روی زیرساخت سیستم های مربوط به دیتاسنتر های گوگل فعالیت می کرد:
شانس، یک موقعیت بی نظیر، بلاخره من می تونم به هدفم برسم! اینجا هرچی که لازم داشته باشم هست. حجم دیتای بسیار زیاد، دسترسی به اینترنت سریع، اگر کمی جاوااسکریپت چاشنی کارم بشه می تونم...
همزمان با شکل گیری ایده گیبس، آژاکس در حال مطرح شدن بود. این به معنی وجود امکان فنی چک کردن سرور برای دریافت داده جدید، بدون بارگزاری مجدد صفحه بود.
در ابتدا علاقه مهندس جوان ما به مبحث URL completion، منجر به پیدا کردن راهی برای به کار گیری جاوااسکریپت جهت ناوبری هرچه بهتر حجم عظیمی از اطلاعات شد. بنابراین گیبس موفق به ساخت url predictor شد که مثال آن را در تصویر پایین می بینید:
و این تازه آغاز کار بود... گیبس در مصاحبه خود می گوید:
وقتی که امکان جدید ام را به یکی از همکارانم نشان دادم گفت: خوبه، فکر می کنی بشه برای جستجو هم پیاده اش کرد؟
اینجا بود که جف دین و راب پایک، مهره های اصلی جستجوی گوگل، مشغول به پیاده سازی ایده گیبس روی سرچ گوگل شدند و به پیشنهاد ماریسا مایر (که هم اکنون مدیرعامل یاهو شده است) نام آن از Google Complete به Google Suggest تغییر کرد. در دهم دسامبر سال 2004، با انتشار یک پست در وبلاگ رسمی گوگل ، این ویژگی جدید رسما معرفی شد.
پس از آن در سال 2010 سرویس جدیدی به نام Google Instant ارائه شد.به واسطه این سرویس تنها با وارد کردن یک کلمه در Auto complete، با عبارت ها و مباحثی آشنا می شوید که حتی به ذهن شما هم خطور نمی کرد.درست است... کامپیوتر ها برای آموزش دادن به خدمت گرفته شده اند! شما چیزی را یاد می گیرید که به دنبال آن هستید، حتی اگر ندانید چه چیزی را جستجو کنید.
باید این نکته را مد نظر داشت که گیبس و دیگر کارمندان گوگل، چنین پیشرفت هایی را مدیون سیاست کاری این شرکت هستند. بر این اساس هر یک از کارمندان این شرکت آزاد است تا 20% از ساعت های کاری خود را به پروژه دلخواه خود اختصاص دهد.
وقتی که به باکس جستجو نگاه می کنم احساس نمی کنم این چیزی است که من خلق کردم، بلکه حس می کنم چیزی بود که دنیا خواستار آن بود و باید انجام می شد...
گیبس به ایده خود بها داد. از امکانات و موقعیت خود استفاده کرد و در نهایت با پیاده کردن یک سرویس به ظاهر ساده، دنیای وب را متحول کرد.
شما تنها نیستید. وقت آن رسیده است که دست به کار شوید. به ایده های خود بها بدهید و برای آینده خود تلاش کنید!
در این مدت آنقدر از بی اعتباری ادعاهای شرکت های فناوری در باب «امن» بودنِ خدماتشان گفته ایم که نیازی به تکرار مکررات نمی بینیم. وقتی سازمان امنیت ملی ایالات متحده به اعضای سازمان ملل و اتحادیه اروپا که هر یک قدرتی برای خود محسوب می شوند رحم نمی کند، آیا از خیر کند و کاو در داده های وب‌وندان (شهروند دنیای وب) عادی می گذرد؟
خواندید که گوگل شروع به رمزگذاری داده های فضای ابری اش کرده و می دانیم چرا تمایلی به بسط این ویژگی به باقی خدمات خود ندارد؛ اما اینکه گوگل چنین تمایلی ندارد دلیلی بر باز ایستادنِ ما از تلاش برای حفظ حریم خصوصی خود نمی شود. یک پای حضور در وب، حفظ حریم شخصی ست و گریزی هم از آن وجود ندارد.
در همان مقاله از دستبرد گوگل به محتوای پیام ها به جهت استفاده برای تبلیغات هدفمند گفتیم، و نوشتیم که غول جستجو این را راهکار کسب درآمدش می داند و حاضر به تغییر رویه هم نیست. اما در دنیای دیجیتال چیزی که زیاد است راه دوم و سوم است.
افزونه Secure Gmail به رایگان می تواند کمک حال شما در رمزگذاری پیام های تان باشد. وقتی در مرورگر کروم نصب شود با ورود به حساب جیمیل یک نقشکِ (Icon) قفل، کنار دکمه Compose ظاهر می شود. کلیکش کنید تا وارد حالت Secure Compose شوید. حالا پیام نوشتاری شما پیش از ارسال رمزگذاری می گردد و هیچ نسخه ای هم در سرورهای گوگل نگه داشته نمی شود که کسی بعداً بتواند به آن دست یابد. عملیات رمزگذاری با رمزی که شما به رایانامه اختصاص می دهید صورت می گیرد و گیرنده برای رمزگشایی اش نیاز به دانستن آن رمز دارد.
اگر برای محتواهای مختلف از رمزهای متفاوت استفاده می کنید می توانید با تعریف Hint به گیرنده بفهمانید که از کدام رمز باید برای رمزگشایی استفاده کند. در ضمن گیرنده هم برای رمزگشایی پیام باید این افزونه را در مرورگر خود نصب داشته باشد.
کل پروژه این افزونه باز متن است و اگر مایل به مشاهده کدهای آن باشید می توانید در GitHub به آنها دسترسی پیدا کنید. Secure Gmail از روش کدگذاری متقارن استفاده می کند بنابر این انتخاب یک رمز قوی حائز اهمیت زیادی است.
شما چه روش های دیگری برای امن سازی خدماتِ وب سراغ دارید؟
در جریان اخبار امروز ادغام نوکیا در مایکروسافت، این شرکت چند طرح مدادی برای نمایش گجت ها و نوآوری های نوکیا منتشر کرد. همانطور که در عکس بالا میبینید، تقریباً تمام گجت های نشان داده شده در تصویر، تولیدات فعلی شرکت هستند. مثل لومیا 920، لومیا 1020 و کاور دوربینش، صفحات و استند های شارژ بی سیم نوکیا و ...
صبر کنید! انگار گجت پایینی تصویر هنوز معرفی نشده و چیزی نیست جز یک ساعت هوشمند! ساعتی که چند وقت قبل مایکروسافت در مورد آن نوشته بود:
«نمونه های آزمایشی ساعت هوشمند ما که حالا بخشی از پروژه سرفیس است دارای بند های رنگارنگ، از سیاه و سفید گرفته تا آبی و قرمز و زرد خواهد بود. این ساعت از اکسی نیترید آلومینیوم که یکی از آلیاژهای نیمه شفاف آلومینیوم است و تا 3 برابر شیشه مقاومت دارد ساخته خواهد شد.»
فعلاً این عکس و این لینک، تنها اطلاعات ما از این ساعت جذاب هستند. اما تجربه ثابت کرده که شرکت ها تاب تحمل رازهای بزرگ را ندارند و حتی از طریق لودهندگان هم که شده ما را از پروژه های خود بی خبر نخواهند گذاشت!
فکر میکنید با توجه به وسعت اکوسیستم ویندوز، آیا ساعت هوشمند مایکروسافت کاربردی فراتر از چک کردن تماس ها و پیام ها خواهد داشت؟
به نظر می رسد مایکروسافت قصد کرده پیش از عرضه کنسول جدید خود در آبان، کمی به سر و روی برند Xbox برسد. در پی تغییری که در خریدهای دیجیتال از arcane points system به Local Currency انجام داد حالا این شرکت آنچه به نام Xbox Live Marketplace می شناختیم را با Xbox Game Store عوض کرده.
این نام جدید خیلی شسته و رفته تر از نام قبلی ست؛ شاید هم ردموندی ها با الهام از توصیه سین پارکر به مارک زاکربرگ (فیلم شبکه اجتماعی) به این نتیجه رسیده اند. البته نکته جالبی در این بین وجود دارد و آن تفاوتی ست که بین بنر وبگاه های رسمی آمریکایی و جهانی این فروشگاه می توان دید.
گوگل برای اطمینان از اینکه پروژه لون به جای پخش اینترنت بدل به بادبادک های رنگی در هوا نشود به استفاده از شبیه سازی داده ها روی آورده. دَن پیپُنی، ارزیاب سریع این پروژه، هدف خود را مشخص کردن امکان قرارگیری صحیح دسته بالون ها در هوا به منظور ارائه اینترنت قابل اطمینان و باثبات می داند.
جانمایی مناسب، کلید این مسئله است چراکه اگر فضای بین بالون ها زیاد باشد نقطه کور به وجود خواهد آمد و این خلاف ایده اصلی مبتکران پروژه است. گوگل بارها بیان کرده که شرایط و عوامل استراتسفری می توانند روی حرکت بالون اثرگذار باشند ولی می توان آنها را به نحوی با فاصله های مساوی در سراسر زمین تقسیم کرد.
به گفته آقای پیپُنی در آینده این بالون ها می توانند از بالون های اطرافشان اطلاعات کسب کنند و در نتیجه فاصله خود را با هم تنظیم کنند. شاید در آن صورت بتوان تا حد بیشتری روی دسترسی مداوم به اینترنت از ISP بالونی گوگل حساب باز کرد. در این زمینه، به ویدیوی زیر توجه نمایید.
هنگامی پرینتر جدیدی می خرید یا اینکه برای پرینتر قدیمی تان کارتریج جوهر تازه ای تهیه کرده اید، اولین کاری که لازم است پس از راه اندازی انجام دهید، چاپ یک صفحه تست است. خب، دفعه بعد که می خواهید یک صفحه تستی پرینت بگیرید، یک گزینه خوب باز کردن صفحه Google.com و چاپ آن است.
بله، این نکته بسیار ساده ای است. اما در حقیقت کاملا کاربردی است. لوگوی گوگل به اندازه کافی رنگ در خود دارد که از کارکرد صحیح کارتریج های رنگی پرینترتان اطمینان یابید. و البته نوار بالای سایت هم سیاه است و کارتریج مشکی را تست می کند. و مهمتر از همه اینکه برای آزمون سلامت پرینترتان، تقریبا هیچ جوهری مصرف نکرده اید!
البته این درست است که اغلب پرینترها درون خود صفحه تست برنامه ریزی شده ای دارند که در منوی پرینتر یا اپلیکیشن نصب شده همراه آن ، می توانید دکمه صدور دستور چاپ این صفحه را پیدا کنید. و البته ویندوز هم صفحه تستی در بخش پرینتر خود دارد.
اما مساله این است که به جای جستجو در منوها و کنترل پنل ویندوز برای یافتن صفحه تست چاپ، می توانید از این جایگزین سریع، آسان و کم هزینه بهره ببرید.
ویندوز ۸ دارد به سالگرد تولدش نزدیک می شود و نسخه جدید آن یعنی ویندوز ۸.۱ در دست نهایی سازی است. حتما می دانید که مایکروسافت معمولا چند سالی بین هر نسخه فاصله می اندازد تا ثباتی نسبی در جریان باشد.
با این حال اوضاع بحرانی که منجر به کنار گذاشتن قریب الوقوع استیو بالمر شده، سرعت گرفتن امور در این شرکت باسابقه و عرضه ویندوز ۹ در سال آینده را تبدیل به یک احتمال بالقوه کرده. فردی که در اینترنت با نام WZOR شناخته می شود، خبر از معرفی ویندوز ۹ در سال ۲۰۱۴ داده.
این خبرچین ناشناس که در پس پرده چندین درز خبر مایکروسافتی در گذشته نیز بوده، جزئیات خاصی را بیان نمی کند و تنها به این بسته کرده که در ویندوز ۹ شاهد بازگشت ویژگی Aero خواهیم بود که طرفداران زیادی دارد. بخش جذاب تر حرف های او به نسخه بعد از ویندوز ۹ بر می گردد.
درباره ویندوز ۱۰ مهم ترین مورد این است: این نسخه جدید یک سیستم عامل ابری (cloud OS) خواهد بود، به این معنا که تمام عملیات پردازش و رایانش بر روی سرورهای مایکروسافت صورت پذیرفته، و سپس اطلاعات به کامپیوتر شما سرازیر می شود.
این تغییر می تواند جنون سخت افزارهای قوی را متوقف کرده و امکان استفاده از سیستم عامل بر روی سخت افزاری متوسط را فراهم نماید. با این حال هر پلتفرم ابری، یک شاهرگ اصلی به نام شبکه اینترنت دارد که می تواند چالش بزرگی برای کاربران در کشورهای توسعه نیافته باشد.
در اصل ویندوز ۱۰ (آنطور که WZOR گفته) یک سرویس ابری جدید از مایکروسافت خواهد بود که در بالای هرم خدمات این شرکت نظیر Office 365 و Xbox Cloud مربوط به ایکس باکس وان، قرار می گیرد تا شرکت را به سمت یک اکوسیستم کاملا ابری سوق دهد.
البته جای یادآوری دارد که این شایعات را معمولا باید با چند قاشق شکر مخلوط کرد. در عین اینکه فناوری برای داشتن یک سیستم عامل کاملا ابری به مرز مناسب رسیده، ولی مایکروسافت هنوز نیازمند زیرساخت هایی عظیم برای تبدیل آن به محصولی برای جریان اصلی بازار (کاربران عادی) است.
اگر تلاشی از طرف مایکروسافت در جریان است تا ویندوز را به میان ابرهای پردازش و رایانش ببرد، باید گفت این می تواند چهره دنیای کامپیوتر را تغییر دهد ولی در عین حال موانع بلندی نیز سر راه هست. نظر شما در این باره چیست؟
گوگل اتهاماتی که از پس افشاهای ادوارد اسنودن به این شرکت نسبت داده شد را با چند ویژگی رمزگذاری جدید پاسخ داده. از الان به بعد هرچه در فضای ابری گوگل می گذارید به طور خودکار رمزگذاری می شود. اما این عمل گوگل سوالی را به ذهن متواتر ساخته که چرا این شرکت همه خدمات خود را رمزگذاری نمی کند؟
فواید رمزگذاری از دید مصرف کننده انکار ناپذیر است و وقتی حقایقی که سنودن افشا کرده را هم در نظر بگیرید، ضرورت چنین عملی بیش از پیش احساس می شود. این خوب است که مدام وبگاه های بیشتری به استفاده از رمزگذاری SSL روی می آورند و حتی برخی مانند گوگل یک گام فراتر نهاده و از روش PFS استفاده می کنند، اما همه اینها امنیت داده ها را تا حدی فقط حین عملیات انتقال تضمین می کنند.
رمزگذاری فضای ابری گوگل که به تازگی اعمال می شود مسلماً مفید است. شاید مهم ترین ویژگی آن این باشد که شما لازم نیست کاری بکنید یا چیزی را نصب کنید و این قابلیت خودش کارش را می کند. علاوه بر این طبق ادعای گوگل می توانید مطمئن باشید که در عملکرد این سرویس خللی رخ نخواهد داد و همه چیز مثل سابق کار می کند. ظاهراً این شرکت از همان روش و نظام رمزگذاری استفاده کرده که برای حفظ امنیت داده های خود هم از آن استفاده می کند.
خیلی خوب به نظر می رسد، اما واقعاً چرا گوگل همه خدماتش از جمله جیمیل، موتور جستجو، تقویم و همه ۷۰۰۰ محصول دیگرش را به این ویژگی مجهز نمی کند؟ جواب در یک کلمه خلاصه می شود: تبلیغات.
وینت سریف، یکی از موسسان اینترنت و کارمند گوگل، دو سال پیش در کنفرانسی به مقوله رمزگذاری اشاره کرد. در آن کنفرانس کریستفر سوگوین در این باب سخن گفت که شرکت های بزرگی مثل گوگل همیشه با دوراهی امنیت و حریم خصوصی کاربران از یک سو و سود بردن از داده های آنها از سوی دیگر مواجه اند. سریف هم با اذعان به این مطلب گفت: «هر چند صحبت شما درست است اما اگر همه چیز را رمزگذاری کنیم سامانه ما دیگر کار نمی کند و نمی تواند تشخیص دهد که کدام تبلیغ را باید به شما نشان دهد» وی افزود: «به هر حال این سامانه ای ست که حول مدل تجاری مشخصی شکل گرفته [و باید قواعد آن را پذیرفت].»
این نگرشی ست که فرای قلمرو رمزگذاری را هدف گرفته و همان طور که می دانید از دو سال پیش تا کنون گوگل بارها به جمع آوری محتوای پیام های سرویس جیمیل متهم شده و به وضوح ارتباط تبلیغات با آنچه در رایانامه ها می آید را شاهدیم. لذا باز باید به سخن حکیمانه ای که وینت سریف پیش تر به ما گفته بود رجوع کنیم: کل این نظام پیرامون چنین شیوه ای از کاسبی بنا گذاشته شده. پس شاید برخی توقعات اساسا قابل اجابت نباشد!
تا حالا به این دقت کرده اید که در اکثر وبگاه ها اعم از رایانامه، شبکه اجتماعی و غیره ساختن یک حساب کاربری، ساده است ولی حذف آن مشکل و پر درد سر؟ قابل درک است که چرا آنها تمایلی به حذف حساب شما نداشته باشند؛ رفتنِ شما موجب کاهش درآمدشان می شود. به همین خاطر بیشتر وبگاه ها روند حذف حساب را کمی سخت و گیج کننده می کنند و جلوی دست کاربر قرار نمی دهند.
اگر به هر دلیلی دنبال راهی برای حذف حساب های کاربری مختلف خود می گردید خوب است JustDelet.me را هم امتحانی بکنید. این وبگاه مجموعه ای نسبتاً کامل از پایگاه هایی که احتمالاً در آنها حساب دارید را گرد آورده.
JustDelete.me برای بعضی وبگاه ها اطلاعات جانبی دیگری درباره روند لغو اشتراک هم ارائه می کند؛ برای مثال در مورد حذف حساب Steam نوشته «اگر با پشتیبانی اِستیم تماس بگیرید به شما خواهند گفت که نیازی به حذف نیست، اگر گیمی در آن نباشد بعد از مدتی غیر فعال می شود». همچنین این وبگاه، حساب های مختلف را از لحاظ دشواریِ روند حذف، رده بندی کرده.
این مورد آخر بیشتر به کار کسی می آید که هنوز اقدام به ایجاد حساب کاربری نکرده و می خواهد حسابِ آخر کارش را، از اول بکند. آیا تاکنون پیش آمده که حساب خود در وبگاهی را حذف کنید؟
WIMM Labs یکی از اولین شرکت هایی بود که وارد عرصه نوی تولید ساعت هوشمند شد، یعنی از سال ۲۰۱۱. اما در حالی که این شرکت نتوانست آتش اشتیاق را به جان کاربران بیندازد، خودش را خوب در دیدرس گوگل قرار داد.
در تابستان ۲۰۱۲، WIMM یک پیام ساده را در سایت خود قرار داد که در آن اشاره شده بود، وارد شراکتی انحصاری با یک شرکت نامعلوم شده تا تکنولوژی خود را در اختیار آن قرار دهد. و این شروع یک پایان بود، عرضه ساعت این شرکت نیز از آن پس متوقف شد.
حالا معلوم شده که آن شرکت نامعلوم، گوگل است و یکی از سخنگویان مانتین ویو نیز این پیوند را تایید کرده.
برنامه های در دست انجام گوگل برای WIMM به طور علنی اعلام نشده ولی سایت GigaOM می گوید اکثر کارمندان آن بر روی عرشه مانده اند و حالا دارند با تیم اندروید کار می کنند.
یکی از کاربردهای علنی دستاوردهای این شرکت را می توان ساعت هوشمند گوگل در نظر گرفت که با استفاده از SDK و ابزارهای توسعه یافته توسط آن می توان انتظار محصولی غنی را داشت. به خصوص با در نظر داشتن اینکه WIMM خودش را بیشتر سازنده گجت های پوشیدنی می داند، این نوع استفاده در ذهن ما تقویت می شود.
البته نمی شود موارد استفاده از دانش و تخصص WIMM را محدود به ساعت دانست و باید انتظار استفاده از آنها در گوگل گلس را نیز داشت.
چندی پیش در مطلبی نوشتیم که بازگشت بیل گیتس به مایکروسافت دور از ذهن است. اما جدایی استیو بالمر ظرف یک سال آینده که گویا به محض انتخاب مدیرعامل جدید، اجرایی خواهد شد، دوباره نام گیتس را بر سر زبان ها انداخته.
قبلا از ۵ جانشین احتمالی استیو بالمر نوشتیم، ولی آنها فقط عده ای از نامزدهای احتمالی هستند. در اصل، می شود کنار نام استفان الوپ، از کوین ترنر که مدیر ارشد عملیات های شرکت است نیز نام برد. مدیر عامل فعلی نتفلیکس، رید هاستینگز که سابقه عضویت در هیئت مدیره مایکروسافت دارد را نیز از یاد نبرید. همطن طور مدیر عامل eBay جان داناهوی و جک دورسی، موسس مشترک توییتر.
اما در پایین این فهرست، درست کمی بالاتر از تیم کوک با شانس ۱ به ۱۰۰، نام بیل گیتس به چشم می خورد که شانس حضورش در مقام مدیرعاملی مایکروسافت ۱ به ۵۰ است. سخنگویان رسمی مایکروسافت می گویند هیچ احتمالی مبنی بر حضور دوباره بیل گیتس به عنوان مدیرعامل مایکروسافت وجود ندارد و او در حاشیه به مشورت دادن بسنده خواهد کرد.
اما مدیرعامل Salesforce.com (که در سه سال اخیر در فهرست نوآورترین شرکت های فوربس قرار گرفته)، آقای مارک بنیوف، می گوید گیتس تنها آدم مناسب برای این کار در زمان حاضر است، زیرا به عنوان رئیس غیراجرایی هیئت مدیره و مشاور پروژه های بزرگ شرکت، مسئول مستقیم موفقیت ها و شکست های مایکروسافت در دوره بالمر هم به شمار می رود.
بنیوف می گوید: «هیچ نامزد بهتری نسبت به بیل گیتس که دارای مهارت و بینش لازم برای تغییر مسیر کمپانی باشد، وجود ندارد. او نه فقط می تواند آهنربایی برای یک بینش جدید باشد، بلکه قادر به همگرایی نخبگان حلقه مدیریت مایکروسافت نیز خواهد بود.» بنیوف می گوید درست همان طور که استیو جابز بعد از ۱۰ سال دوری از اپل، به خانه برگشت و برای ۳۶ ماه مدیرعامل موقت بود، گیتس نیز چنین کاری کند.
آقای بنیوف در سال ۲۰۰۸ مایکروسافت را به دایناسوری تشبیه کرد که بیش از تلاش برای خلق آینده، سرگرم جستن ریشه های قدیمی خود است. مایکروسافت در سال های اخیر بسیار تلاش کرد تا آینده ای جدید خلق کند ولی بر کسی پوشیده نیست که تلاش ها کافی نبوده.
حالا آقای بنیوف می گوید: «بیل گیتس آن آدم قبلی که مایکروسافت را ترک کرد نیست و می تواند با راه های جدید به اداره شرکت بپردازد و اداره بنیاد خیره اش را به ملیندا (همسرش) بسپارد، سپس ظرف سه سال تغییرات لازم را در مایکروسافت انجام داده و رهبر مناسب برای آینده را شناسایی کند.»
فارغ از اینکه بیل گیتس به چنین مسئولیتی بازگردد یا خیر، هر کس که مدیر عامل مایکروسافت می شود باید راه هایی نو بیاید. راه هایی برای اینکه مایکروسافت در بین کاربران محبوب تر و محصولاتش فراگیرتر شود. مدیر عامل جدید باید این واقعیت را درک کند که زمین بازی دیگر پلتفرم ویندوز نیست، بلکه اینترنت و فضای ابری و دستگاه های موبایل و شبکه های اجتماعی است.
او باید عامل هراس از رقبا را کشف و خنثی کند تا نسل جدیدی از مشتریان و کسب و کارها به سمت مایکروسافت جلب شوند. مشتریانی که فعلا جذب خدمات گوگل در عرصه اینترنت هستند و در جیب های شان تلفن های اندرویدی یا آیفون دارند.
بنیوف برای مدیر عامل بعدی مایکروسافت نصیحتی دارد: «وقتی نوبت دور انداختن گذشته می رسد، باید آماده بود. اگر با تصورات و ایده هایی که در فضای قدیم شکل گرفته اند بیایی، شکست حتمی است. باید قادر به باز-تصور آینده باشی. مدیرانی که از پس این کار بر آیند، از نظر ما با ارزش هستند.»
گوگل گلس از زمانی که برای اولین بار توسط گوگل معرفی شد، یکی از پر خبر ترین گجت های بازار بوده است. مدتی پیش آن را برای نخستین بار در اتاق عمل جراحی دیدیم. و حالا انگار این کار کم کم گسترش پیدا کرده و برای اولین بار پزشکی جراح در دانشگاه اوهایو آمریکا، از گوگل گلس برای پخش مستقیم جراحی زانو برای همکاران و دانشجویانش استفاده کرده است.
دکتر کادینگ در طول عمل جراحی رباط صلیبی پای بیمار خود، عینک گوگل را بر روی چشمانش قرار داده و از طریق این دستگاه، فیلم عمل را به صورت زنده برای دانشجویان در قسمتی دیگر از شهر، به نمایش در آورده است. آقای دکتر همچنین با گوگل گلس خود با یکی از همکارانش نیز در طول عمل به مشورت می پرداخته.
دکتر کادینگ به خاطر ارتباطاتی که از طریق این دستگاه میسر شده قدر دانی می کند و میگوید که «باید صادقانه بگویم که گوگل گلس به هیچ وجه بر روی تمرکز من تاثیر گذار نبود، و حتی پس از شروع جراحی به کل فراموش کردم که چنین دستگاهی بر روی چشم من قرار دارد.
دانشگاه اوهایو در حال حاضر به شدت در تلاش است که با کمک گوگل گلس، موقعیت های آموزشی را برای دانشجویان گسترش دهد. دکتر مارش، رئیس بخش نوآوری های مرکز درمانی، در این باره می گوید: «به عنوان یک آکادمی آموزش پزشکی، ما نسبت به موقعیت هایی که این دستگاه می تواند برای امر آموزش ایجاد کند، بسیار هیجان زده هستیم.»
این قابلیت که دانشجویان بتوانند فرآیند عمل را دقیقا از دید دکتر جراح ببینید، امکان جدیدی است که می تواند جزییات و تکنیک های بسیاری را برای دانشجویان، نمایان کند. دکتر مارش معتقد است که گوگل گلس ابزاری ایده آل برای پزشک ها محسوب می شود، و آن ها باید از همین حالا شروع به استفاده از توانایی های آن کنند.
گوگل دقایقی پیش در صفحه توسعه دهندگان اندروید در گوگل پلاس اعلام کرد که از امروز برنامه نویسان اندروید می توانند برای دانلود اپلیکیشن های رایگان شان، کشور ایران را نیز انتخاب کنند.
گوگل در این پست کوتاه اشاره کرده که توسعه دهندگان اندروید برای این کار باید به کنسول توسعه دهندگان در بخش گوگل پلی مراجعه نموده و کشور ایران را نیز به لیست مجاز قابل دانلود برای اپلیکیشن شان اضافه کنند.
اگر به خاطر داشته باشید مدتی پیش خبر از لغو برخی تحریم های رایانه ای برای کشور ایران شد و در ادامه آن چند روز پیش شاهد حذف نام ایران از لیست کشورهای تحت تحریم اپل بودیم. حالا این گام جدیدی است که توسط گوگل برداشته شده و می بینیم که درهای گوگل پلی نیز کم کم برای کاربران ایرانی در حال باز شدن است.
البته به نظر می رسد که هنوز امکان دانلود مستقیم از گوگل پلی برای کاربران ایرانی باز نشده، اما این خبر به این به این معنی است که کاربران ایرانی به زودی قادر خواهند بود که اپلیکیشن های رایگان را از گوگل پلی دانلود کنند.
برای داشتن چنین امکانی لازم است که ابتدا توسعه دهندگان اپلیکشین ها، امکان دانلود اپلیکیشن شان را برای کشور ایران فعال کنند. و این امکان نیز از ساعاتی دیگر در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. گوگل اسم ایران را نیز به لیست کشورهای مجاز برای دانلودهای رایگان گوگل پلی در اینجا هم اضافه نموده است.
حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم که دسترسی برای دانلود از گوگل پلی از چقدر دیگر برای کاربران ایرانی باز میشود؟
گوگل قوانین حاکم بر عملکرد اپ ها در پلی استور را به روز کرده. قوانین جدید نحوه تبلیغات شرکت ها را عوض می کند و ممکن است موجب کاهش تعداد اپ های رایگان شود. گوگل این تغییرات را از طریق ایمیل به اطلاع توسعه دهندگان رسانده و آنها هم یا باید ظرف ۳۰ روز آتی تغییراتِ مد نظرِ این قوانین را اعمال کنند یا خطر حذف اپلیکیشن خود از گوگل پلی را به جان بخرند.
شاید بتوان مهم ترینِ این تغییرات را در چگونگی تبلیغات درون اپلیکیشنی دانست. با توجه به قوانین جدید، اپ ها و تبلیغات آنها «نباید میانبر به صفحه خانگی (homescreen)، بوکمارک در مرورگر، یا آیکون روی دستگاه به هدف تبلیغات» داشته باشند. همچنین این تبلیغات نمی توانند در قسمت آگاه سازی ها نشان داده شوند، البته به جز آگاه سازی هایی که جزو ویژگی های ذاتی اپ نصب شده باشد (مثل اپ خطوط هوایی که پروازها و شرایط ویژه را اطلاع می دهد)
به نظر خوب می رسد نه؟ خوب، کیست که از تبلیغات خوشش بیاید؟ اما آن سوی قضیه را هم باید در نظر گرفت؛ تبلیغات کمتر به معنای درآمد کمترِ سازنده آن هست و او هم کمبود درآمدش را از مشتری جبران خواهد کرد.
طبق این قوانین دسترسی های اپ ها نیز کمتر خواهد شد و نمی توانند به هرجای تلفن سرک بکشند یا تنظیمات آن را عوض کنند. هرگاه هم لازم باشد اَپی، تغییری در تنظیمات اعمال کند باید به طور واضح مشخص شود و به راحتی قابل بازگشت باشد.
نظر شما درباره این تغییرات چیست؟ آیا منجر به بهبود اپلیکیشن های اندرویدی می شود یا تنها نتیجه آن افزایش قیمت اپ ها خواهد بود؟
اگر فکر می کنید که رنگ سیاه بدنه ایکس باکس جدید مایکروسافت، بسیار خشک و بی روح است، باید آرزو می کردید که می توانستید جای یکی از کارمندان این کمپانی باشید.
طبق اخبار دریافتی، مایکروسافت قصد دارد به منظور قدردانی از کارمندانی که بر روی پروژه Xbox One کار کرده اند، نسخه ای ویژه از ایکس باکس به آنها هدیه دهد. این نسخه ویژه علاوه بر رنگ سفیدی که دارد، با یک سال اشتراک رایگان Xbox Live و بازی هایی مختلف، در اختیار کارمندان قرار می گیرد.
از زمان معرفی ایکس باکس تا کنون، از مایکروسافت هیچ گونه خبری مبنی بر تولید دستگاه در رنگ های دیگر، مخابره نشده و هنوز معلوم نیست که آیا این شرکت قصد دارد تا رنگ سفید را برای عموم نیز عرضه کند یا خیر.
شایان ذکر است که کنسول جدید مایکروسافت قرار است از ماه آذر در آمریکا و برخی کشور های اروپایی، وارد بازار شود.
به نظر می رسد سامسونگ برای پرچمدارهای آینده اش یک سنسور ۱۶ مگاپیکسلی مجهز به فناوری لرزشگیر اپتیکال (OIS) را تدارک دیده باشد.
انتظار نداشته باشید این دوربین را در محصول بزرگ بعدی سامسونگ یعنی گلکسی نوت ۳ ببینید، چون گویا تامین کننده ها نتوانسته اند به تعداد کافی از آن تولید کنند تا جوابگوی نیاز گلکسی نوت ۳ باشد.
محتمل ترین گزینه برای استفاده از این سنسور را باید گلکسی S5 دانست که گفته می شود فصل تازه ای را در طراحی محصول برای سامسونگ خواهد گشود.
گلکسی نوت ۳ چهارشنبه ۱۳ شهریور در برلین رونمایی خواهد شد. پس خیلی زود خواهیم فهمید که تولید سنسورهای مورد ذکر به اندازه کافی بوده یا خیر.
در فقدان گوگل ریدر این فیدلی است که از بین سرویس های فیدخوان، کاربران بیشتری را به خود جذب کرده. فیدلی خیلی زود خودش را بالا کشید و حالا خدمات آن با در دسترس قرار گرفتن Feedly Pro برای همه کاربران، گسترش یافته است.
در آغاز همین ماه میلادی بود که فیدلی به ۵.۰۰۰ گرونده جدید این فرصت را داد که اشتراک مادام العمر فیدلی پرو را با پرداخت ۹۹ دلار کسب کنند. تمام اشتراک ها به سرعت فروش رفت و منابع مالی کافی برای گسترش زیرساخت سرویس و در دسترس همگان قرار گرفتن آن را ایجاد کرد.
اینک با پرداخت ماهانه ۵ دلار یا سالانه ۴۵ دلار کاربران می توانند از خدمات فیدلی پرو استفاده کنند. شاید بهترین ویژگی این سرویس، ارائه امکان جستجو باشد که در اکثر جایگزین های گوگل ریدر یک امکان گم شده است.
در حالی که گوگل ریدر به راحتی امکان جستجو را در اختیار قرار می داد، اکثر سازندگان سرویس های جایگزین توانایی و دانش کافی در این زمینه را ندارند و این باعث کمبودهایی شده.
علاوه بر امکان جستجو، فیدلی پرو امکان یکپارچه سازی با Evernote فقط با یک کلیک را نیز می دهد تا مقالات را برای مطالعه در آینده ذخیره کنید.
با این حال هنوز این پرسش برقرار است: آیا دوره فیدخوان ها نگذشته؟
فیلم و تصاویر فراوانی از آنباکس گجت های جدید و تازه از راه رسیده را دیده ایم. از اسمارت فون های نو رسیده و تبلت ها گرفته تا لپ تاپ ها و گجت های خارق العاده ای چون عینک گوگل. اما احتمالا این یکی را تا کنون هیچ جا ندیده باشید!
تیمی از محققان دانشگاه MIT جهت آمادگی مسابقات روبوتیک دارپا ، ربات اطلس را دریافت کردند. اما از آنجایی که ساکنان این سرزمین همیشه به دنبال کارهای عجیب و خارق العاده اند ، تصمیم گرفتند مراسم unboxing ربات شان را فیلمبرداری کرده و در اختیار علاقه مندان قرار دهند.
مسابقه روبوتیک دارپا یا DRC قرار است آذرماه برگزار شود. در این رقابت هفت تیم شرکت دارند و قرار است ربات انسان نمای آلفای دارپا را که توسط بوستون دینامیکز تولید شده، به گونه ای برنامه ریزی کنند که تبدیل به یک ربات امداد و نجات شده و در حوادث شبیه سازی شده از پس آزمون ها بر بیاید.
هدف از این رقابت ها، سرعت بخشیدن به تولید ربات های امدادی است که بتوانند در حوادث به خوبی عمل کرده. وارد مناطق پر خطری شوند که برای انسان امکان پذیر نیست. و هنگام خروج بازماندگان مراقب اتفاقات غیر مترقبه هم باشند. پیش از این تیم ام آی تی با شبیه ساز اطلس کار می کرد و اکنون توانسته نسخه ای از آن را به دست آورد.
البته تیم انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) هنگامی که اطلس ۱۴۹ کیلوگرمی و ۱۸۸ سانتی متری را به دست آورد، در اقدامی جالب، برای اعلام وصول آن از رسید ویدیویی بهره جست. این گونه دیگر افرادی هم که امکان خرید یا دریافت یک ربات اطلس را ندارند، حداقل می توانند از مراسم انباکس آن لذت ببرند!
بالاخره اتفاقی که خیلی ها فکر می کردند برای عوض شدن جهت گیری کلی شرکت بزرگی مثل مایکروسافت لازم باشد، رخ داد. استیو بالمر سال آینده بازنشسته می شود و این یعنی هیئت مدیره مایکروسافت به دنبال یک مدیر عامل جدید است -البته اگر تا الآن انتخابش نکرده باشد.
عکس العمل بازار سرمایه به این اتفاق نیز برای آقای بالمر حاوی پیام ناراحت کننده ای بود، افزایش ۸ درصدی در ارزش سهام شرکت تنها ساعتی بعد از اعلام خبر جای بحثی باقی نمی گذارد که آقای بالمر این روزها طرفدار کمی در میان سرمایه گذاران دارد.
اما جانشین احتمالی او چه کسی خواهد بود؟ آیا از داخل شرکت می آید یا از بیرون؟
۱. جولی لارسن-گرین
۲۰ سال حضور در مایکروسافت خانم لارسن-گرین را به بهترین یا حداقل منطقی ترین گزینه برای مدیر عاملی مایکروسافت تبدیل می کند. او بعد از جدایی ناگهانی استیو سینوفسکی، در رده مدیریتی بالا آمد تا جای او را پر کند.
به عنوان مدیر ارشد بخش دستگاه ها و استودیوها، او حالا مسئول پلتفرم های سخت افزاری نظیر ایکس باکس و تبلت های سرفیس است. تاریخچه فعلی مایکروسافت ممکن است این دو محصول را چندان موفق نشان ندهند، ولی خانم گرین به خوبی با این جنبه از صنایع کامپیوتر و سرگرمی نیز آشنایی دارد؛ تجربه ای که او را در موقعیت خوبی برای تشخیص نیاز های مایکروسافت به منظور حرکت در مسیری متفاوت در آینده قرار می دهد.
۲. کی لو
یک جایگزین احتمالی دیگر در درون مایکروسافت، کی لو است. مدیر ارشد بخش اپلیکیشن ها و سرویس ها که مدیریت گروه های آفیس، شر پوینت، بینگ و سایر سرویس های درون مایکروسافت را بر عهده دارد.
آفیس همچنان بارقه امید اصلی و محصول بسیار موفق مایکروسافت است و در دنیای امروز که پی سی در حال نزول است، می تواند اتکای مایکروسافت به ویندوز را کاهش داده و خود یک قطب درآمدی ممتاز شود. شاید مایکروسافت در آینده چاره ای جز اتکا به سرویس ها برای سودآور باقی ماندن نداشته باشد و آقای لو در این زمینه وزن بالایی دارد.
۳. ویک گندوترا
این نام برای تان آشنا است ولی شاید به یاد نیاورید به چه خاطر. ویک گندوترا مایکروسافت را به مقصد گوگل ترک کرد و حالا مدیر شبکه اجتماعی گوگل پلاس است. این دوری شاید او را از مرکز توجه هیئت مدیره مایکروسافت دور کند ولی در عین حال به او چشم اندازی کم نظیر درباره ضعف های فعلی مایکروسافت هم می دهد.
این مدیر اسبق مایکروسافت چند سالی هست که در سطح ارشد مدیریت به سر می برد، از سیاست های داخلی شرکت ها سر در می آورد، و می داند چه چیزی ریتم حرکت شرکت را تنظیم می کند. البته به عنوان یک رقیب، او به ضعف های بالقوه مایکروسافت اشراف کامل دارد و می داند باید چه چیزهایی را تغییر داد تا این شرکت در بازار رقابت تهاجمی شود.
۴. استیو سینوفسکی
رازآلود، این واژه ای است که برای توصیف آقای سینوفسکی به کار می آید. درگیری های داخلی که باعث شد او از مایکروسافت برود هنوز در پرده ابهام قرار دارد، که باید آن را ناشی از توافقات درباره عدم افشای مسائل مربوط به جدایی اش دانست. خودش که تاکنون در این باره صحبتی نکرده.
سینوفسکی کما بیش مسئول طراحی ویندوز ۸ است، که این مسئله می تواند بسته به زاویه دید شما به ماجرا، نقطه ضعف باشد یا دلیل قوت. به هر حال استیو سی فعلا شریک اندرسن هو رو ویتز است و شاید زیاد به بازگشت به مایکروسافت علاقه نشان ندهد، ولی نمی شود او را از فهرست نامزدهای این پست خارج کرد.
آشنایی با شرکت و ساز و کارهای آن، چنین انتخابی را آسان می کند. با توجه به اینکه می دانیم رابط کاربری کاشی وار ویندوز ۸ نیز از سوی او دوست داشته نمی شد و به نوعی تحمیل شده بود، شاید سینوفسکی با برگشتن به خانه، رویکرد جدیدی را در پیش بگیرد. جو بلفیوره و تیم ویندوز فون از بازگشت او خوشحال نخواهد شد.
۵. استفان الوپ
و بالاخره آقای الوپ را داریم. مدیر عامل فعلی نوکیا، سابقه عضویت در مایکروسافت را دارد. او بخش کسب و کار این شرکت را اداره می کرد که یکی از باثبات ترین بخش های سودآور مایکروسافت قبل از ترک جایگاه توسط الوپ بود.
به عنوان مدیر عامل نوکیا، او از نزدیک با مایکروسافت کار کرده و هر چند مشکلات فعلی شرکت فنلاندی می تواند نشان دهنده ضعف های مدیریتی او باشد، ولی تاریخچه ای که با مایکروسافت دارد و تجربه اش در دنیای دستگاه های همراه، به او شانس بسیار خوبی می دهد.
چه از استیو بالمر خوشمان بیاید یا خیر، او کاپیتان این کشتی در ۱۳ سال اخیر بوده و دوره های موفق و ناموفقی را پشت سر گذاشته. در این یک دهه دنیای کامپیوتر بسیار عوض شده و بالمر مسئول تغییرات دراماتیکی است که مایکروسافت در عرصه کنسول های بازی و چهره ویندوز صورت داده. باید گفت که دنیای فناوری بدون او و دیوانگی های اش، هیجان کمتری خواهد داشت. ولی هیئت مدیره حتما دلایل قانع کننده ای برای تصمیم خود دارد.
شما فکر می کنید از بین این ۵ نفر شانس کدام یک بیشتر است و چرا؟
آی ویوید یک شرکت سوئدی است که با رویکردی نو‌آورانه و بهره مندی از دانش و امکانات فنی کم نظیرش به مشتریان خود در حوزه ی طراحی و اجرای سیستم های توزیع محتوا در فضای مجازی خدمت می کند. این مجموعه توسط گروهی ایرانی و متخصص در رشته‌های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات بنیان‌گذاری شده است. مدیران این مجموعه که از اولین روزهای شکل‌گیری اینترنت و تکنولوژی وب در ایران در این صنعت فعال بوده اند، با شناخت کامل زیرساخت‌های اینترنت و فن‌آوری اطلاعات در ایران و نیز آگاهی از محدودیت‌ها و نیازهای کاربران این بازار، شرکت آی ویوید را به گونه‌ای سازماندهی و تجهیز کرده اند که موانع و کاستی های موجود در خدمات تخصصی و حرفه ای این حوزه را رفع کند.
از مهمترین نقاط قوت این مجموعه، استقرار سرورهایش در استکهلم سوئد است. جایی که به عنوان یکی از پایگاه‌های اصلی تکنولوژی مخابرات و اطلاعات در جهان مشهور است و از ظرفیت‌های فوق العاده‌ای به دلیل بی طرفی و ساختار قانونی بسیار قوی در امنیت اطلاعات برخوردار است. از طرفی هم موقعیت جغرافیایی این کشور در اروپا و امکان دسترسی فوق‌العاده سریع به ایران از طریق لینک مستقیم روسیه، این امکان را فراهم می سازد تا بسیاری از مرزها و محدودیت های انتقال اطلاعات که در سایر کشورهای غربی و حوزه‌ی خلیج فارس برای ایران وجود دارد از میان برداشته شود. آی ویوید به این پشتوانه و نیز امکانات کم نظیر مرکز اطلاعات و تجهیزات پرتوان و حرفه‌ای خود، در چندین حوزه‌ی تخصصی از جمله موارد زیر خدمات منحصر به فردی ارائه می کند:
• طراحی و اجرای سیستم های مبتنی بر سرورهای مجازی و فیزیکی برای مدیریت اطلاعات و توزیع محتوا.
• ارائه‌ی سرویس‌های پهنای باند بالا مختص عملکردهای چند رسانه ای.
• تأمین امکانات ویژه برای سایت های پربازدید و اجرای سیستمهای کار‌آمد و شتاب دهنده‌ی توزیع اطلاعات.
• سازماندهی سرویس های اختصاصی برای سایت های اشتراک فایل و دانلود.
• تأمین تمامی خدمات مورد نیاز سرویس دهنده‌ها و شرکت‌های ارائه دهنده‌ی خدمات طراحی و میزبانی وب.
یکی دیگر از وجوه تمایز این شرکت با سایر دیتا سنترهای اروپایی، گروه فنی مستقر در ایران است که با دسترسی کامل به سیستم های پشتیبانی شرکت، به صورت شبانه روزی از مشتریان آی ویوید حمایت می کنند. گفتنی است امکان محاسبه‌ی آنلاین هزینه‌ی خدمات و پرداخت در لحظه‌ی صورت حساب از طریق شبکه بانکی ایران، مشتریان آی ویوید را ازکارت های اعتباری بین‌المللی و البته پرداخت‌های پردردسر ارزی بی نیاز می کند که این امر در مقایسه با سایر رقبا و سرویس دهنده گان این حوزه نقطه‌ی قوت دیگری برای آی ویوید محسوب می شود.
دیروز مایکروسافت اعلام کرد مدیر عامل شرکت، استیو بالمر، سال آینده کناره گیری خواهد کرد و شخص دیگری جایگزین او خواهد شد. خبرنگار وبگاه ZDNet هم فرصت را غنیمت شمرده و پس از ۲۰ سال ناکامی در مصاحبه با او، سرانجام موفق به گفتگو با بالمر شد.
در ادامه می توانید خلاصه این مصاحبه را بخوانید.
امروز برای شما چطور گذشت؟ به هر حال، شما از سال ۱۹۸۰ یکی از مشهورترین چهره های مایکروسافتید.
بالمر: امروز صبح یکی به من [بابت تصمیمم] تبریک گفت، راستش را بخواهید شگفت زده شدم، شاد نباید می شدم. بازنشستگی امری کاملاً منطقی است. اما، البته، همیشه این مسئله فکرم را به خود مشغول می کرد که زمان مناسبی وجود ندارد. ...
پس فکر کنم جای تبریک داشت. از سوی دیگر، این [شرکت] زندگی من است. من عاشق مایکروسافتم، عاشق همه چیزش. من صاحب کلی از سهام مایکروسافت هستم و قصد دارم نگهشان دارم. اما برنامه های شخصی ام اجازه همیشه ماندنم در اینجا را نمی داد، [سر جمع] به نظر می رسد وقت خوبی برای حرکت به جلو و بازنشستگی بود.
کی بود که واقعاً تصمیم به بازنشستگی گرفتید؟ یک دفعه شد؟
بالمر: آره، با این که خیلی وقت بود بهش فکر می کردم اما هرچه بیشتر می گذشت بیشتر زمان درست برای ام مشخص می شد. تا اینکه در چند ماه اخیر خیلی قطعی شد.
می دانید، ما اینجا کلی کار داریم که انجام بدهیم، راهبردها، سازمان؛ و رک بگویم خیلی فرصت فکر به این چیزها را نداشتم. حدود ۲، یا دو ماه و نیم پیش بود به این نتیجه رسیدم.
قصد دارید بعد این چه کنید؟
بالمر: صادقانه بگویم، نمی دانم! اصلاً فرصت نکردم ببینم چه می خواهم بکنم. اما خوب، بعد از این زمان کافی برای این کار را خواهم داشت.
اگر یک چیز باشد که به انجام دادنش در مایکروسافت افتخار می کنید، آن چیست؟
بالمر: من به اینکه بخشی از رخداد تولید کامپیوترهای شخصی بودم افتخار می کنم، چه تلفن های هوشمند، چه پی سی و ...
بزرگ ترین پشیمانی؟
بالمر: خوب پروژه ویستا بزرگ ترینش بود.
برای من همیشه جای سوال بوده که چرا شماها این قدر در پی خدمات به مصرف کننده نهایی هستید؟ چرا نمی خواهید مثل آی بی ام باشید؟ یکی از موفقیت های همیشگی شما سرمایه گذاری [های هوشمندانه] بوده، چرا تمرکزتان را روی آن نمی گذارید؟
بالمر: مسئله این نیست که شما در بخش مشتری و یا سرمایه گذاری فعال اید. اگر می خواهید در بخش ایمیل باشید باید تمام و کمال باشید نمی شود بگویید من فقط در این بخش، سرمایه گذاری می کنم.
و سوال آخر، آیا از اعلامِ امروز شما چیزی درباره وضعیت مالی سه ماهه اول سال ۲۰۱۴ باید دستگیرمان شود؟
بالمر: ما تا حالا در این مورد صحبتی نکرده ایم و نمی کنیم. اما اگر منظورتان از سوال این است که انتخاب این زمان به آن مسائل مربوط می شود، باید بگویم خیر ربطی به هم ندارند.
شنیده ها حاکی از آن است که گوگل در حال مذاکره با برخی از غول های اتومبیل سازی است تا طراحی و تولید ماشین های بدون راننده خودش را امکان سنجی کند. این اخبار توسط امیر افراتی، گزارشگر وال استریت ژورنال منتشر شده اند.
به گفته وی، گوگل تا به اینجا مذاکرات خود با مگنا اینترنشنال و کونتیننتال ای جی را که جزو بزرگترین تامین کننده گان قطعات اتومبیل جهان هستند، ادامه داده. و به نظر می رسد قصد دارد ماشین های بدون راننده ای را که در حال طراحی آنها است، به تولید انبوه برساند.
پیش از این یک روزنامه آلمانی هم گزارش داده بود که گوگل به توافق نهایی با کونتیننتال نزدیک شده است. گوگل می گوید به فکر راه اندازی یک ناوگان روبو-تاکسی است. اما هنوز مشخص نیست که با آنها می خواهد خودش خدمات حل و نقل عمومی بدون راننده را عرضه کند یا اینکه قصد فروش آنها به دیگر شرکت ها را دارد.
گزارش افراتی حاکی از آن است که گوگل پیش از این با چندین برند بزرگ ماشین مذاکراتی داشته است. اما این صحبت ها به نتیجه ای نرسیده و این شرکت را بر آن داشته تا دیگر شیوه های ممکن سرمایه گذاری روی پروژه را مورد بررسی قرار دهد.
فکر می کنید نام برند جدید تاکسی های بدون راننده گوگل چه خواهد بود؟
باغ وحش های ایران معمولا شامل چند شیر خسته می شود، با تعدادی میمون بی حال و مقادیری مار! اما واقعیت این است که باغ وحش های دیگر نقاط جهان، از کیفیت بسیار بالاتری برخوردار هستند و حیواناتی که در آن ها نگه داری می شوند، تنوع بسیار بالایی دارند.
جذابیت برخی از باغ وحش های معروف در سراسر جهان، آن ها را تبدیل به یکی از مراکز توریستی کرده است. مراکزی که بازدید از آن ها احتیاج به صرف هزینه های بسیاری دارد. اما اگر خیلی دوست دارید تا محیط این باغ وحش ها را از نزدیک ببینید، می توانید بدون هیچ هزینه ای از گوگل کمک بگیرید.
این کمپانی به تازگی اعلام کرده است که برخی از برترین باغ وحش های جهان و حیوانات آن ها را به بخش Street View گوگل مپ می آورد. از این طریق شما می توانید از وجب به وجب این باغ وحش ها بازدید کنید و از محیط آن ها لذت ببرید.
توجه داشته باشید که سرویس Street View شامل تصاویر ثابت به هم پیوسته است و شما قرار نیست تا از طریق آن به تماشای ویدیویی باغ وحش ها بپردازید. اگر به حیوانات علاقه دارید و دوست دارید گردشی مفرح در بهترین باغ وحش های دنیا داشته باشید، می توانید با مراجعه به این لینک در سرویس نقشه گوگل سفر خود را آغاز کنید.
Elk Cloner
منبع احتمالی بدافزار : ایالات متحده آمریکا
سال انتشار: 1981
تصور می شود این ویروس اولین بدافزار منتشر شده در جهان بی رحم ویروس هاست، ویروس Elk Cloner منعکس کننده حال و هوای آغازین روزهای محاسبات رایانه ای در اوایل دهه 80 بود. این بدافزار توسط نوجوانی 15 ساله به نام ریچ اسکرنتا (Rich Skrenta) و با هدف تفریح و سرگرمی برای رایانه های تحت سیستم عامل «اپل دوم» و داس 3.3 نوشته شده و همراه با فلاپی دیسک به رایانه دوستان صاحب رایانه آلوده شده منتقل می شد. بر خلاف نسل مدرن آن، این ویروس به احتمال زیاد بیشتر کاربر را آزار می داد تا برای انتقام سیستم آلوده را نابود کند. افرادی که رایانه شان توسط «الک کلونر» آلوده شده بود در فاصله هر 50 مرتبه بوت سیستم خود شعر غیر مسجع زیر را روی صفحه مشاهده کرده و صدایی می شنیدند: ("It will get on all your disks / It will infiltrate your chips / Yes, it's Cloner! / It will stick to you like glue / It will modify RAM too / Send in the Cloner!" ) " بر روی تمام دیسکهای خود مرا پیدا می کنید / من به درون تراشه های رایانه شما نفوذ می کنم/ بله ، من کلونر هستم!/ من مانند چسب چوب به شما می چسبم / این شامل رم هم خواهد شد / کلونر را بفرستید!"
سیستم های راهنمای مسیر مدت هاست که در خودرو ها جای خود را باز کرده اند و تبدیل به یکی از قابلیت های جدا ناپذیر ماشین های امروزی گشته اند. این سیستم ها شما را از زمانی که سوار خودروی خود می شوید تا مقصد راهنمایی می کنند. اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید اگر قسمتی از مسیر احتیاج به پیاده روی داشته باشد باید چه کار کرد؟ آیا همچنان می توان از سیستم ناوبری خودرو استفاده کرد؟
شرکت مرسدس بنز به تازگی با همکاری گوگل، پروژه ای را آغاز کرده است تا از طریق آن سیستم راهنمای مسیر در همه حال در اختیار شما باشد. این پروژه در واقع سیستم ناوبری مرسدس بنز را با گوگل گلس ادغام می کند تا از این طریق کاربر حتی پس از پیاده شدن از خودرو نیز بتواند مسیر خود را به درستی دنبال نماید.
گوگل در حال حاضر مسیر هایی که برای پیاده روی تا مقصد مناسب هستند را در گوگل مپ به کاربران ارائه می دهد. و اکنون با استفاده از اپلیکیشن مرسدس بنز برای گوگل گلس، ارتباطی بی نقص بین سیستم راهنمای مسیر خودرو و گوگل مپ ایجاد می شود و کاربران به راحتی می توانند اطلاعات خود را در بین آن ها جا به جا کنند.
در واقع نحوه عملکرد اکوسیستمی که مرسدس بنز در نظر گرفته است بدین صورت است که شما در خانه مقصد خود را وارد گوگل گلس می کنید و مسیر پیشنهادی را انتخاب می کنید. سپس زمانی که سوار خودرو شدید و تلفن خود را به سیستم ماشین متصل کردید، کلیه اطلاعات بر روی صفحه راهنمای مسیر مرسدس بنز ظاهر می شود. اینگونه تا مقصد پیش می روید و زمانی که از ماشین پیاده شوید، مجدد راهنمایی شما از طریق گوگل گلس ادامه پیدا می کند.
طبق شنیده ها مرسدس بنز در حال حاضر نمونه اولیه این سیستم را تولید کرده است و در حال همکاری با گوگل جهت برطرف کردن نقایص آن است. همچنین شایان ذکر است که گوگل گلس در حال حاضر تنها در اختیار تعداد محدودی از کاربران قرار گرفته و ورود رسمی آن به بازار در سال 2014 پیش بینی شده است.
در فیلم های هالیوودی سارقان حرفه ای با عبور از اتاق های امنیتی مجهز به لیزر، به گاو صندوق رسیده و پول و جواهرات را سرقت می کنند. البته دزدی کار خوبی نیست، اما مهارت و انعطاف بدنی جناب دزد سبب می شود تا ما هم دلمان بخواهد شانس مان را در عبور از میان انبوهی از لیزرهای امنیتی خطرناک امتحان کنیم.
حالا یک گروه به نام NERDWORKING در ترکیه با الهام از همین موضوع، این امکان را به وجود آورده اند که توانایی خودتان را در عبور از یک اتاق لیزر آزمایش کنید.
آنها اتاقی را در شهر استانبول ساخته اند که مجهز به لیزرهای سبز و دوربین های امنیتی است و برای عبور از آن یک بازی به راه انداخته اند.
شما ۳ دقیقه فرصت دارید تا به سمت دیگر اتاق برسید و اگر در این زمان به یکی از لیزرها برخورد کنید، سیستم تشخیص داده و بازی را باخته اید.
با این ایده هم می توانید هیجان عبور از لیزرها را تجربه کنید و هم خطر دستگیر شدن و به زندان افتادن شما را تهدید نخواهد کرد. ویدیو این ایده را ببینید:
اتفاقات امسال دنیای فناوری اگر نه باورکردنی، لااقل بی سابقه است. حتی مجبور نیستیم صبر کنیم تا محصولی به بازار بیاید و بعد مقاومت بدنه آن در مقابل خراشیدگی را ببینیم. البته اگر این نمونه اصل باشد.
سایت چینی Apple Daily یک تست خش پذیری برای آیفون 5C ترتیب داده که در آن تلفن همراه سکه، گیره کاغذ و دسته کلید در داخل یک پلاستیک قرار گرفته و سپس تکان داده می شود. در مرحله بعد نیز کلید و سایر اشیا با فشار بر روی بدنه کشیده می شوند.
بگذارید بگوییم که بدنه آیفون 5C در این ویدیو تقریبا بدون صدمه از تست بیرون می آید که نشانه خوبی است. طبق گزارش رسیده بدنه آیفون پلاستیکی دارای درجه 8H در تست Pencil hardness است که دومین درجه سختی این آزمون به شمار می رود.
البته این احتمال وجود دارد که بدنه تست شده در این ویدیو اصل نباشد زیرا در پایین برند آیفون که پشت دستگاه قرار دارد، نوشته ها و مشخصات مرسوم بر روی آیفون ها دیده نمی شود. خودتان ویدیو را تماشا کنید.
عضو شوید
عضویت سریع
آمار
وب سایت:
آمار مطالب
آمار بازدید
